انتساب گزاره “تمام این مصیبتها که برای بشر پیش آمده است ریشهاش از دانشگاه بوده” به امام خمینی (س) بدون ارائه کامل و دقیق سخنان ایشان، گمراه کننده است؛ چرا که این عبارت از بستر اصلی کلام ایشان جدا شده و بدون در نظر گرفتن شرطی که ایشان برای خطرناک بودن دانشگاه ذکر کردهاند، ارائه شده است.
شرح تفصیلی:
ادعای اینکه امام خمینی (س) دانشگاه را منشأ تمام مصیبتهای بشر دانستهاند، برداشتی گمراه کننده است که ناشی از تقطیع و ارائه ناقص بخشی از سخنان ایشان است. هدف از ارائه این گزاره به شکل ناقص، القای این تصور نادرست است که ایشان مخالف علم و نهاد دانشگاه بودهاند، در حالی که بررسی مجموع فرمایشات امام خمینی (س) نشاندهنده جایگاه بسیار رفیع دانشگاه از دیدگاه ایشان است.
امام خمینی (س) همواره بر اهمیت محوری دانشگاه در تعیین سرنوشت ملت تأکید داشتهاند و آن را زیربنای جامعه میدانستند. ایشان در فرمایشات خود بیان کردهاند:
«از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین بشود» (صحیفه امام، ج ۸، ص ۶۱)
و
«دانشگاه مبداء همه تحولات است» (صحیفه امام، ج ۸، ص ۶۴).
این جملات به وضوح نشاندهنده نگاه ایشان به دانشگاه به عنوان نهادی تعیینکننده در مسیر سعادت یا شقاوت جامعه است.
با وجود این نگاه متعالی به دانشگاه، امام خمینی (س) نسبت به دانشگاهی که از اخلاق، تهذیب و تعهد تهی باشد، هشدار میدادند. ایشان معتقد بودند که دو مرکز اصلی علم، یعنی حوزه و دانشگاه، میتوانند هم منشأ تمام گرفتاریهای بشر باشند و هم مرکز تمام ترقیات معنوی و مادی. این دوگانگی ناشی از این است که آیا علم در کنار اخلاق و تعهد قرار گرفته است یا خیر. ایشان در این باره میفرمایند:
«وقتی ما به یک نظر وسیعی به همه دنیا و به همه دانشگاههایی که در دنیا هست بیندازیم، تمام این مصیبتها که برای بشر پیش آمده است ریشهاش از دانشگاه بوده. ریشهاش از این تخصصهای دانشگاهی بوده. این همه ابزار فنای انسان و این همه پیشرفتهایی که به خیال خودشان در ابزار جنگی دارند، اساسش از دانشمندانی بوده است که از دانشگاه بیرون آمدهاند. دانشگاهی که در کنار او اخلاق نبوده است، در کنار او تهذیب نبوده است. و تمام فسادهایی که در یک ملتی یا ملتها پیدا شده است از حوزههای علمیهای بوده است که متعهد به دستورات اسلامی نبودهاند. تمام این ادیانی که ساخته شده است از دانشمندان و علما سرچشمه گرفته است. علمی که پَهْلویِ او اخلاق و تعهد اسلامی نبوده است، تهذیب نبوده است، دنیا را دانشگاه به فساد کشانده است. و دنیا را دانشگاه میتواند به صلاح بکشد. دانشگاههای سرتاسر جهان اگر موازین انسانی را، اخلاق انسانی را، آنچه که در فطرت انسان است، در کنار تعلیم و تعلّم قرار بدهند، یک عالَم، عالَم نور میشود. و اگر تخصصها و علمها منفصل باشد از اخلاق، منفصل باشد از تهذیب، منفصل باشد از انسان آگاه، انسان متعهد، این همه مصیبتهایی که در دنیا پیدا شده است از همان متفکرین و متخصصین دانشگاهها بوده. این دو مرکز- که مرکز علم است- هم میتواند مرکز تمام گرفتاریهای بشر باشد و هم میتواند مرکز تمام ترقیات معنوی و مادی بشر باشد. علم و عمل، علم و تعهد به منزله دو بال هستند که با هم میتوانند به مراتب ترقی و تعالی برسند.»
همانطور که در این بیان جامع مشخص است، امام خمینی (س) منشأ مصیبتها را نه خودِ علم یا نهاد دانشگاه، بلکه “تخصصهای دانشگاهی” یا “علمی” میدانند که “در کنار او اخلاق نبوده است”، “تهذیب نبوده است”، و “منفصل باشد از انسان آگاه، انسان متعهد”. ایشان این خطر را متوجه هر دو مرکز علمی، یعنی دانشگاه و حوزه علمیه فاقد تعهد، میدانند.
عبارت مورد بررسی (“تمام این مصیبتها که برای بشر پیش آمده است ریشهاش از دانشگاه بوده”) در واقع بخشی از همین سخنرانی امام خمینی (س) به مناسبت «وحدت حوزه و دانشگاه» در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۵۹ است. در این سخنرانی، ایشان در ادامه همین بحث درباره ظرفیت های دوگانه مراکز علمی، خطر دانشگاه فاقد تهذیب را با خطر بمب خوشهای مقایسه کرده و بلافاصله خطر حوزه علمیه فاقد تعهد را حتی بالاتر از آن دانستهاند:
«خطر دانشگاه از خطر بمب خوشهای بالاتر است، چنانچه خطر حوزههای علمیه هم از خطر دانشگاه بالاتر است باید اینها تهذیب بشوند باید اشخاص متعهد چه در حوزههای علمیه و دانشگاه کمر خود را برای اصلاح این محیط ها محکم ببندند.»
این بخش از سخنرانی به وضوح نشان میدهد که نگرانی امام خمینی (س) مشروط به عدم تهذیب و تعهد در دانشگاه (و حوزه) بوده و نه نفی مطلق آن. بنابراین، ارائه تنها بخشی از سخنان ایشان که به ریشه مصیبتها در دانشگاه اشاره دارد، بدون ذکر شرط “نبود اخلاق و تهذیب” و بدون اشاره به نقش مشابه حوزه علمیه فاقد تعهد، تقطیع و تحریف آشکاری است که معنای اصلی کلام ایشان را منحرف میکند. امام خمینی (س) تأکید داشتند که تهذیب نفس برای هر دو نهاد حوزه و دانشگاه لازم است تا بتوانند در جهت مقاصد الهی و خدمت به انسان حرکت کنند.
سایر فرمایشات ایشان نیز مؤید نگاه مثبت و حیاتی ایشان به دانشگاه است، مشروط بر اینکه دانشگاه رسالت اصلی خود را در تربیت نیروهای متعهد و متخصص انجام دهد:
«ما اگر دانشگاهمان اداره نشود، کارمان زار است! دانشگاه، تمام مسائل به دست دانشگاه است. یعنی این دو تا قطبِ دانشگاه و روحانی همۀ مقدرات مملکت تو مشت اینهاست. دانشگاهی، دانشجو، چه دانشجوی قدیمی، چه دانشجوی جدید، همۀ مسائل توی دست اینها باید حل بشود. اینها قوۀ متفکرۀ یک ملت هستند. اگر دانشگاه را ما سست بگیریم و از دست ما برود، همه چیزمان از دستمان رفته است.» (صحیفه امام، ج ۸، ص ۱۴۱)
و نیز:
«سلام بر دانش و دانشگاه و دانشگاهیانی که چراغ راه هدایت و راهنمای ملت به سوی تعالی و سعادت و فضل و فضیلت میباشند…» (صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۸۷)
این شواهد نشان میدهد که امام خمینی (س) دانشگاه را نه منشأ ذاتی مصیبت، بلکه نهادی با پتانسیل عظیم برای خیر یا شر میدانستند که تحقق هر یک از این دو، کاملاً وابسته به وجود اخلاق، تهذیب و تعهد در آن است. بنابراین، گزاره مورد بررسی با حذف این شرط حیاتی و بستر کلام، تصویری ناقص و نادرست از دیدگاه ایشان ارائه میدهد.
شفافیت روششناسی:
برای اعتبارسنجی این گزاره، سخنان منسوب به امام خمینی (س) در خصوص ریشه مصیبتهای بشر در دانشگاه مورد بررسی قرار گرفت. با مراجعه به مجموعه آثار و فرمایشات ایشان در صحیفه امام، عبارت مورد نظر در بستر کامل سخنرانی ایشان در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۵۹ یافت شد. سپس، این بخش از سخنان در کنار سایر فرمایشات ایشان درباره دانشگاه و اهمیت آن مورد تحلیل قرار گرفت تا معنای دقیق و جامع دیدگاه ایشان مشخص شود. تقطیع صورت گرفته در گزاره اولیه و حذف بخشهای کلیدی مربوط به شرط “تهذیب” و مقایسه با حوزه علمیه، دلیل اصلی گمراه کننده بودن آن تشخیص داده شد.
بخش تعاملی:
نظرات، سؤالات و پیشنهادات شما در خصوص این اعتبارسنجی ارزشمند است. لطفاً دیدگاههای خود را در این بخش مطرح کنید.