عبارت «اقتصاد مال خر است» به اشتباه و با هدف تحریف به امام خمینی (س) نسبت داده شده و ایشان هرگز چنین جملهای را به کار نبردهاند. در واقع، آنچه موجب این انتساب نادرست شده، بخشی از یکی از سخنرانی های ایشان می باشد که در آن، ضمن نقد نگاه مادیگرایانهای که انسان را در حد حیوان تقلیل میدهد و اقتصاد را زیربنای همه چیز میداند، بر اولویت ارزشهای والای انسانی و الهی بر مسائل صرفاً مادی تأکید نمودهاند. لذا این موضع به معنای بیتوجهی به اقتصاد نبوده، بلکه نقد فلسفهای است که انسان را صرفاً در نیازهای مادی خلاصه میکند.
شرح تفصیلی
برخلاف آنچه به طور گسترده مطرح میشود، عبارت دقیق «اقتصاد مال خر است» هرگز توسط امام خمینی (س) بیان نشده و انتساب این جمله به ایشان نادرست و حاصل تحریف است. منشأ این سوءتفاهم و انتساب نادرست، بخشی از سخنرانی ایشان است که در آن، به نقد نگاه مادیگرایانهای میپردازند که انسان را صرفاً در حد یک حیوان با نیازهای مادی تقلیل میدهد و اقتصاد را زیربنای همه چیز میداند. این نقد در پاسخ به فضاسازیهایی مطرح شد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با تمرکز صرف بر مسائل اقتصادی نظیر گرانی و تورم، در پی زیر سؤال بردن اهداف والای انقلاب بودند.
امام خمینی (س) در آن زمان تأکید کردند که انقلاب اسلامی در درجه اول برای دستیابی به ارزشهای والای اسلامی و انسانی صورت گرفته است، نه صرفاً برای بهبود وضعیت معیشتی یا ارزان شدن کالاها. ایشان متذکر شدند که انسانها برای ارزشهای بالاتر و الهی جانفشانی میکنند، نه برای مسائل مادی صرف. ایشان در ادامه، نگاهی را که اقتصاد را زیربنای همه چیز میداند و انسان را صرفاً در حد نیازهای مادی حیوانی میبیند، مورد نقد قرار دادند و با اشاره به اینکه چنین نگاهی انسان را نشناخته است، آن را با نگاه حیوانی که همه چیزش فدای اقتصادش (مانند الاغ که همه چیزش فدای اقتصادش است) مقایسه کردند. هدف ایشان از این مقایسه، نقد فلسفه مادیگرایانه و نه بیاهمیت جلوه دادن علم اقتصاد یا معیشت مردم بود.
متن کامل بیانات ایشان در این خصوص به شرح زیر است:
«من میل دارم که همه باورشان آمده باشد که این نهضتی که از اول تا آخرش – قریب پانزده شانزده سال، طول کشید و زحمتها کشیده شد، خونها داده شد و جوانها از دست رفت، خانهها از دست رفت، خانمانها خراب شد، و خصوصاً در این یکی دو سال آخر که همه شاهد بودید که چه شد، باورمان آمده باشد که این همه برای اسلام بود. هیچ من نمیتوانم تصور کنم و هیچ عاقلی نمیتواند تصور کند که بگویند ما خونهایمان را دادیم که خربزه ارزان بشود! ما جوانهایمان را دادیم که خانه ارزان بشود. هیچ عاقلی جوانش را نمیدهد که خانه ارزان گیرش بیاید. مردم همه چیزشان را برای جوانهاشان میخواهند … همه دیدید که تمام قشرها، خانمها، ریختند توی خیابانها، جوانها ریختند توی خیابانها، در پشت بامها، در کوچه و بَرزَن و همه جا، فریادشان این بود که ما اسلام را میخواهیم و جمهوری اسلامی میخواهیم. برای اسلام است که انسان میتواند جانش را بدهد. اولیای ما هم برای اسلام جان دادند، نه برای اقتصاد، اقتصاد قابل این نیست. آدم، اقتصاد را برای خودش میخواهد؛ خودش را به کشتن بدهد که اقتصادش درست بشود! این معقول نیست. یا جوانهایشان را به کشتن بدهند که نان ارزان گیرش بیاید! این یک چیز معقولی نیست. آن که معقول است و عمل شد و همه دیدیم و همه دیدید، این است که همان طوری که در صدر اسلام، پیغمبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ و اولیای اسلام همه چیزشان را فدای اسلام میکردند، برای اینکه در این فداکاری باخت نیست. آنهایی که دم از اقتصاد میزنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند از باب اینکه انسان را نمیدانند یعنی چه، خیال میکنند که انسان هم یک حیوانی است که همان خورد و خوراک است! منتها خورد و خوراک این حیوان با حیوانات دیگر یک فرقی دارد. این چلوکباب میخورد؛ او کاه میخورد؛ اما هر دو حیوانند. اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند اینها انسان را حیوان میدانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است. زیربنای همه چیزش [است] الاغ هم زیربنای همه چیزش اقتصادش است. اینها انسان را نشناختند اصلاً که چه هست. ما باید باورمان بیاید به اینکه مملکت ما همه چیزش را فدا میخواست بکند برای اسلام. الآن هم میآیند به من میگویند، مکرر ـ دستجمعی، تنهایی ـ که شما دعا کنید ما شهید بشویم. معقول است که بگوید من شهید بشوم برای اینکه شکمم سیر بشود؟ برای شکمش میخواهد شهید بشود؟! کسی معقول است که تقاضای شهادت بکند برای شکمش؟ همچو معقول نیست این معنا، تقاضای شهادت برای اینکه ادراک کرده است که در شهادت موت نیست؛ یک حیات جاوید است، برای حیات جاوید است که این تقاضای شهادت میکند. زیربنا توحید است، زیربنا عقاید حقّۀ الهی است؛ نه زیربنا شکم باشد. اینهایی که اقتصاد را زیربنا میدانند، اینها منحط کردند انسان را از حدّ انسانیت به حد یک حیوانی، مثل سایر حیوانات؛ این هم مثل سایر حیوانات.» (صحیفه امام جلد ۹ صفحه ۴۵۰)
بنابراین، این سخنان به هیچ وجه به معنای کماهمیت جلوه دادن علم اقتصاد یا بیتفاوتی نسبت به معیشت مردم نیست، بلکه در مقام ارزشگذاری میان اهداف مادی و اهداف الهی و انسانی انقلاب است.
شواهد متعددی نیز نشان میدهد که امام خمینی (س) به اهمیت اقتصاد و ضرورت استقلال اقتصادی توجه ویژهای داشتهاند. ایشان در سخنان خود بارها بر لزوم تحول اقتصاد وابسته به اقتصاد مستقل، خودکفایی اقتصادی، و مبارزه با وابستگی اقتصادی به بیگانگان تأکید کردهاند. برای مثال، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در مصاحبه با خبرنگار رادیو و تلویزیون سوئیس (۲۴ آبان ۱۳۵۷ / ۱۴ ذی الحجه ۱۳۹۸): «یکى از خیانتهایى که شاه به کشور ما کرده است، وابسته کردن اقتصاد ما به اجانب است… موجب ضعف اقتصاد و پاشیدگى اقتصادى و به هم ریختن بنیادهاى اقتصادى است. مردم ما با انقلابى که شده است قادر هستند همه امور را در مجراى صحیح و مستقل قرار دهند.»
۲. در مصاحبه با روزنامه آلمانى دنیاى سوم (۲۴ آبان ۱۳۵۷): «مسئله این است که باید به نفت نقش بایسته و حساب شده در اقتصاد کشورها و به طریق اولى کشورهاى نفت خیز داد، و به اقتصاد کشور قابلیت رشد واقعى بخشید، و نه رشد کاذب… در این صورت است که مى توانیم به عنوان طرف مساوى درباره قیمت نفت و فرآوردههاى آن و قیمت کالاهایى که مىخریم، به آنچه عدل است عمل نماییم.»
۳. در پیام رادیو- تلویزیونى (عصر ۱۲ فروردین ۱۳۵۸): «اقتصاد ما باید متحول بشود؛ اقتصاد وابسته به اقتصاد مستقل متبدل بشود. تمام چیزهایى که در حکومت طاغوت بود و به تَبَع اجانب در این مملکت ضعیف، در این مملکت زیردست، پیاده شده بود با استقرار حکومت اسلامى و حکومت جمهورى اسلامى تمام اینها باید زیرورو بشود.»
۴. در سخنرانى در جمع كارگزاران مسجد قبا و دانشجويان مريوان (۴ دى ۱۳۵۸): «ما امروز اگر بخواهیم با این قدرت بزرگ مواجه باشیم و در این میدان شکست نخوریم احتیاج به چند امر داریم: یکى اینکه ما اقتصاد خودمان را طورى کنیم که خودکفا باشیم.»
این نمونهها به وضوح نشان میدهند که امام خمینی (س) نه تنها به اقتصاد بیتوجه نبودهاند، بلکه آن را عنصری حیاتی برای استقلال و پیشرفت کشور میدانستند و نگاه ایشان به اقتصاد، در چارچوب اهداف والای انقلاب و حفظ کرامت انسانی و استقلال کشور تعریف میشده است.
شفافیت روششناسی:
این اعتبارسنجی با بررسی دقیق گزاره مطرح شده، جستجو در مجموعه سخنان و نوشتههای امام خمینی (س) (شامل صحیفه امام)، تحلیل متن کامل سخنرانی مرتبط و مقایسه آن با سایر دیدگاههای ایشان در زمینه اقتصاد انجام شده است تا صحت انتساب و معنای واقعی کلام ایشان مشخص شود.
بخش تعاملی:
نظرات، سؤالات و پیشنهادات شما در خصوص این اعتبارسنجی ارزشمند است. لطفاً دیدگاههای خود را در این بخش مطرح کنید.