صفحه اصلی > مغالطات : مغالطه کنه و وجه

مغالطه کنه و وجه

یک فيلسوف انگلیسی قرن نوزدهم در کتابش با عنوان علم و جهان جدید به این مغالطه اشاره کرده که ممکن است دانشمندی یکی از پدیده های طبیعی را مورد مطالعه قرار دهد و در حین مطالعه و تحقیقات خود به خصوصیت و صفتی دست یابد که رابطه تنگاتنگی با آن پدیده داشته باشد؛ به این معنا که آن صفت از لوازم آن پدیده به شمار آید در این جا خطا و لغزشی که آن دانشمند ممکن است با آن مواجه شود این است که از این مطالعه و تحقیق خود نتیجه بگیرد که آن پدیده هیچ چیز نیست جز همان صفت؛ یعنی گمان کند که قوام ذات و کنه آن پدیده تنها به آن صفت است و صفات دیگر نقشی در ذات و هویت آن پدیده ندارند.

وقتی داروین تئوری تکاملی خود را در عالم زیست شناسی عرضه کرد و گفت که جانداران ناقص در سیر تکاملی خود به تدریج به مراحل عالی تر دست می یابند و در نهایت این سیر تکاملی جانداران انسان قرار دارد که موجود تکامل یافته مرحلة قبل از خود یعنی میمون است. در آن عصر عده زیادی مرتکب مغالطه کنه و وجه شدند و گفتند: از این که موهای بدن میمونها ریخته و به شکل انسان در آمده، به این نتیجه می رسیم که انسان هیچ چیز نیست به جز میمون برهنه در این عصر توماس هاکسل دانشمند معاصر داروین به این مغالطه توجه داشته و متذکر شده است که فرضاً اگر تئوری داروین درست باشد و سیر تکاملی جانداران را بپذیریم، می توانیم بگوییم انسان ابتدا میمون بوده و بعد به انسانیت رسیده اما نمی توان گفت که انسان هیچ نیست جز میمونی که به سطح انسان ارتقا پیدا کرده است.

نام کنه و وجه برای این مغالطه از آن روست که چنان که ملاحظه شد شخص دانشمند یا هر فرد دیگر، هنگام مواجهه با یک صفت از اوصاف پدیده مورد نظر، هر چند که آن صفت بسیار مهم باشد گمان میکند که ذات و کنه وجود پدیده مورد نظر چیزی نیست جز همان صفت بنابراین در این مغالطه خطای اصلی این است که صفت شیء که وجهی از وجوه آن است به جای ذات و کنه آن در نظر گرفته شده، به عبارت دیگر کنه یک پدیده در وجهی از آن خلاصه شده است.

از آن جا که این مغالطه معمولاً با عبارت «پدیده الف چیزی نیست جز صفت ب» بیان می شود. نام دیگری که برای این مغالطه در نظر گرفته شده و در برخی کتاب های منطق کاربردی و مغالطات شاهد آنیم عبارت است از مغالطه «هیچ نیست به جزء» که اشاره به همان مطلب مذکور است.جهان چیزی نیست به جز انرژی و همه چیزهایی که میبینیم صورت ها و جلوه های مختلف انرژی هستند این ادعا مبتنی بر نظریه انیشتین است که میگوید ماده قابل تبدیل به انرژی است و از روی فرمول E=mc2 میتوان معادل هر جرمی را به سهولت به دست آورد. هر جرمی قابل تبدیل شدن به انرژی هست آری جهان چیزی نیست به جز انرژی.

برخی مغالطه کنه و وجه را تنها در عرصه علوم تجربی و طبیعی مطرح می کنند اما باید توجه داشت که خطر ارتکاب این مغالطه در علوم انسانی به مراتب بیش تر است. زیرا بر خلاف علوم تجربی در علوم انسانی ارائه یک تعریف از پدیده های انسانی تأثیر عمیقی در نگرش انسان به آن پدیده و ترسیم سیمایی از آن و در نتیجه موضع گیری و مقابله و انعکاس این همه را در برنامه عملی زندگی به دنبال خواهد داشت و لذا حساسیت نسبت به این مغالطه باید در عرصه علوم انسانی هر چه بیش تر باشد و اساساً به دلیل عمق و پیچیدگی فوق العاده زیاد پدیده های مربوط به عوالم انسانی می توان گفت که قالب «پدیده الف چیزی نیست جز صفت ب» درباره هیچ یک از پدیده های علوم انسانی صادق نیست و بیان آن در مورد هر پدیده و هر صفتی یک مغالطه خواهد بود.

برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید