مغالطة تركيب مفصل
این مغالطه از انواع مشهور و شناخته شده از قدیم می باشد که در کتاب های قدیمی منطق ارسطویی نیز از آن یاد شده است.
مغالطه ترکیب مفصل ناشی از این امر است که گاهی دو جمله به صورت مجزا و یا غیر تألیفی صادق هستند، اما اگر آن دو جمله به صورت ترکیبی و تألیفی در یک جمله بیان شوند جمله حاصل کاذب خواهد بود؛ به عنوان مثال اگر کسی هم نویسنده باشد. و هم ورزش کار باشد اما در نویسندگی بدون مهارت و در ورزش ماهر باشد. درباره این فرد می توان گفت که او نویسنده است. هم چنین می توان گفت که او ماهر است؛ یعنی اگر به طور جداگانه حکم کنیم سخن درستی گفته ایم اما اگر این دو حکم را در بر یک جمله جمع کنیم و بگوییم «او نویسنده و ماهر است» سخن ما مغالطه آمیز خواهد بود. هم چنین است اگر بگوییم «او نویسنده و ورزشکار ماهری است» مغالطه کرده ایم، زیرا از دو جمله اخیر این توهم پیش می آید که او نویسنده ماهری نیز هست.
مغالطة تفصيل مركب
این مغالطه کاملاً عکس مغالطه قبل است و وقتی واقع می شود که در جمله ای به موضوع یا مبتدای جمله یک صفت یا محمول مرکب اسناد داده شده باشد و حکم این جمله در این حالت ترکیبی صادق باشد، اما اگر بخواهیم جمله را از حالت ترکیبی خارج کنیم و موضوع را به طور جداگانه با هر یک از اجزای محمول در دو جمله مستقل بیان کنیم به نتیجه نادرستی می رسیم؛ مثلاً درباره اسب کوتاه قد می توان گفت که این حیوان یک اسب کوچک است. محمول این جمله عبارت «اسب کوچک است که به صورت مرکب و با هم بر موضوع خود صادق است. اما اگر گمان کنیم که ما دو محمول به موضوع نسبت داده ایم، یکی این که این حیوان اسب است و دیگر این که کوچک است و بگوییم این حیوان، حیوان کوچکی است، دچار مغالطه شده ایم.
او یک ژاپنی بلند قد است. پس او بلند قد است.
البته گاهی مغالطه تفصیل مرکب به سادگی قابل تشخیص نیست، مانند:
او آدم خوبی است زیرا در تحقیقی که در کارخانه انجام دادیم همه کارگران و کارفرمایان بر این عقیده بودند که او کارگر خوب و کوشایی است. شاید او کارگر خوبی باشد. اما در این که آدم خوبی هم باشد باید تردید کرد.